حجاب به معنای پوشش اسلامی بانوان، دارای دو بعد ایجابی و سلبی است. بعد ایجابی آن، وجوب پوشش بدن و بعد سلبی آن، حرام بودن خودنمائی به نامحرم است، و این دو بعد باید در کنار یکدیگر باشد تا حجاب اسلامی محقق شود. گاهی ممکن است بعد اول باشد، ولی بعد دوم نباشد، در این صورت نمی توان گفت که حجاب اسلامی محقق شده است.
اگر به معنای عام، هر نوع پوشش و مانع از وصول به گناه را حجاب بنامیم حجاب می تواند اقسام و انواع متفاوتی داشته باشد. یک نوع آن حجاب ذهنی، فکری و روحی است؛ مثلاً اعتقاد به معارف اسلامی، مانند توحید و نبوت، از مصادیق حجاب ذهنی، فکری و روحی صحیح است که می تواند از لغزش ها و گناه های روحی و فکری مثل کفر و شرک جلوگیری نماید. علاوه بر این، در قرآن از انواع دیگر حجاب که در رفتار خارجی انسان تجلی می کند، نام برده شده است، حجاب و پوشش در نگاه که مردان و زنان در مواجهه با نامحرم به آن توصیه شده اند.
هدف و فلسفه حجاب
هدف اصلی تشریع احکام در اسلام، قرب به خداوندی است که به وسیله تزکیه نفس و تقوا به دست می آید:
ان اکرمکم عندالله اتقاکم: بزرگوار و با افتخارترین شما نزد خدا با تقواترین شماست (حجرات، 13).
هو الذی بعث فی الامیین رسولا منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه و ان کانو من قبل لفی ضلال مبین: اوست خدایی که میان عرب امی (قومی که خواندن و نوشتن هم نمی دانستند) پیغمبری بزرگوار از همان قوم برانگیخت، تا بر آنان وحی خدا را تلاوت کند و آنها را (از لوث جهل و اخلاق زشت) پاک سازد و کتاب سماوی و حکمت الهی بیاموزد، با آن که پیش از این، همه در ورطه جهالت و گمراهی بودند (سوره جمعه، آیه 2).
از قرآن کریم استفاده می شود که هدف از تشریع حکمت الهی، وجوب حجاب اسلامی، دست یابی به تزکیه نفس، طهارت، عفت و پاکدامنی است.
در آیه دیگر قرآن آمده است:
قل للمومنین یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم ذلک ازکی لهم: ای رسول ما! مردان مؤمن را بگو تا چشم ها از نگاه ناروا بپوشند و فروج و اندامشان را محفوظ دارند، که این بر پاکیزگی جسم و جان ایشان اصلح است (سوره نور، آیه 31)
حجاب چشم:
قل للمومنین یغضوا من ابصارهم: ای رسول ما! به مردان مؤمن بگو تا چشم ها را از نگاه ناروا بپوشند (نور، 30).
قل للمومنات یغضض من ابصارهن: ای رسول! به زنان مؤمن بگو تا چشم ها را از نگاه ناروا بپوشند.
حجاب در گفتار:
نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب گفتاری زنان در مقابل نامحرم است:
فلا تحضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض: پس زنهار نازک و نرم با مردان سخن نگویید، مبادا آن که دلش بیمار (هوا و هوس) است به طمع افتد.
حجاب رفتاری:
نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب رفتاری زنان در مقابل نامحرم است. به زنان دستور داده شده است به گونه ای راه نروند که با نشان دادن زینت های خود باعث جلب توجه نامحرم شوند (و لا یضربن بارجلهن لیعلم ما یخفین من زینتهن) و آن طور پای به زمین نزنند که خلخال و زیور پنهان پاهایشان معلوم شود.
بدین ترتیب روشن می شود که مراد از حجاب اسلامی، پوشش و حریم قایل شدن در معاشرت زنان با مردان نامحرم در انحای مختلف رفتار، مثل نحوه پوشش، نگاه، حرف زدن و راه رفتن است. بنابراین، حجاب و پوشش زن نیز به منزله یک حاجب و مانع در مقابل افراد نامحرم است که قصد نفوذ و تصرف در حریم ناموس دیگران را دارند. همین مفهوم منع و امتناع در ریشه لغوی عفت نیز وجود دارد.
تفاوت میان حجاب و عفاف
دو واژه (حجاب) و (عفاف) در اصل معنای منع و امتناع مشترک اند. تفاوتی که بین منع و بازداری حجاب و عفت است، تفاوت بین ظاهر و باطن است؛ یعنی منع و بازداری در حجاب مربوط به ظاهر است، ولی منع و بازداری در عفت، مربوط به باطن و درون است؛ چون عفت یک حالت درونی است، ولی با توجه به این که تأثیر ظاهر بر باطن و تأثیر باطن بر ظاهر، یکی از ویژگی های عمومی انسان است، بنابراین بین حجاب و پوشش ظاهری و عفت و بازداری باطنی انسان، تأثیر و تأثر متقابل است. بدین ترتیب که هر چه حجاب و پوشش ظاهری بیش تر و بهتر باشد، این نوع حجاب در تقویت و پرورش روحیه باطنی و درونی عفت، تأثیر بیش تری دارد و بالعکس هر چه عفت درونی و باطنی بیش تر باشد باعث حجاب و پوشش ظاهری بیشتر و بهتر در مواجهه با نامحرم می گردد.
* برگرفته از مقاله نهادینه کردن حجاب و عفاف در کودکان و نوجوانان، نوشته سید محمدرضا علاءالدین.
اشاره:
عفاف واژهاي است که بارها شنيدهايم، لفظي است که با ذهن لمسش ميکنيم، اما حقيقتي است که کمتر ميتوانيم به درستي معنايش کنيم. فقط ميدانيم هست و جايي کنار تمام ويژگيهاي خوب نشسته است. درک ميکنيم لازم است در جامعه عفاف سايه افکند. قدر مينهيم؛ وقتي به افتخار عفاف کنگره برگزار مي کنند، همايش تشکيل ميدهند يا بيانيه مينگارند و در راهپيمايي عفاف شرکت ميکنيم؛ اما به راستي عفاف چيست ؟ چند نوع دارد؟ کجاي زندگي کاربرد دارد؟ آثار فردي واجتماعي عفاف چيست؟ اينها سؤالاتي است که در اين نوشته سعي شده به آن ها پاسخ داده شود. عفاف؛ فرهنگ، روش و منش مسلمانان را تبيين ميکند و به آنها چگونه بودن و چگونه زيستن را آموزش ميدهد.
هر جامعه داراي فرهنگ معين و با اهدافي از پيش تعريف شده است. فرهنگي که قرآن به جوامع اسلامي عرضه ميکند، فرهنگ عفاف است.
معناي لغوي عفاف
عفاف با فتح حرف اول، از ريشه«عفف» است. راغب اصفهاني در مفردات ميگويد: عفّت حالت نفساني است که مانع تسلّط شهوت بر انسان ميگردد و انسان عفيف کسي است که با تمرين و تلاش مستمر و پيروزي بر شهوت، به اين حالت دست يافته باشد.
ابن منظور در لسانالعرب مينويسد: پايه عفاف، خويشتنداري است و ردپايي از جنسيت يا (عفّت: خويشتنداري از آنچه حلال و زيبا نيست) اختصاص به جنس خاص(زن) در معني لغوي عفاف، وجود ندارد.
معناي عرفي در گويش فارسي، عفاف به کسر اول و به معني «پاکدامني» بهکار ميرود. در لغتنامة دهخدا چنين آمده است: عفاف: پارساييو پرهيزگاري، نهفتگي، پاکدامني و خويشتنداري.
دکتر معين در فرهنگفارسيمعين آورده است: عفاف: پارسايي، پرهيزگاري و پاکدامني. و در تداول غالباً به کسر اول تلفظ ميکنند.
عفاف در اصطلاح
عفاف اصطلاحي اخلاقي است. عالمان اخلاق، عفاف را در شمار مهمترين فضايل برشمردهاند. ملاصدرا در «اسفار» عفاف را چنين تعريف ميکند: عفاف، منشي است که منشأ صدور کارهاي معتدل ميشود؛ نه پردهدري ميکند و نه گرفتار خمودي ميشود.
در نتيجه، عفّت به معناي رام بودن قوّه شهواني، تحت حكومت عقل است. البته با رعايت شرط اعتدال؛ يعني نه غرق در شهوات شويم كه به افراط گراييم و نه ترك غرايز كنيم كه به تفريط دچار آييم؛ بلكه استفاده صحيح و مشروع نماييم، زيرا خداي تعالي همه غرايز را به حكمت در وجود آدمي به وديعت نهاده است.
شهوت در لغت يك مفهوم عام دارد كه هرگونه خواهش نفس و ميل و رغبت به لذات مادى را شامل ميشود، اما شهوت يك مفهوم خاص هم دارد كه همان شهوت جنسي است. بنابراين عفّت نيز دو مفهوم دارد؛ يك مفهوم عام كه عبارت است از خويشتندارى در برابر هرگونه تمايل افراطى نفسانى و مفهوم خاص آن خوددارى از تمايلات افراطى جنسى است. غالباً در روايات و كتب اخلاق، منظور از عفّت، خويشتندارى در خوردن و امور جنسى است كه برترين عبادات شمرده شده و به آن بسيار تأكيد شده است. چنانكه امام باقر (ع) فرمودهاند: «عفّت شکم و پاکدامنى، بهترين عبادت است.»
واژه عفاف در قرآن كريم
عفاف به دو صورت «يستعفف» و «تعفّف» در قرآن كريم و مجموعاً در چهار آيه مباركه آمده است. عفاف با توجه به متن آيه معاني گوناگوني ميپذيرد كه ميتوان از آن به ابعاد عفاف ياد نمود.
تفاوت میان عفاف و حجاب/انواع حجاب در قرآن...
برچسب : نویسنده : efafandhejaab بازدید : 139